برو بچه های . . . . . . . . . . . . . . . . . . . (جدی نگیرید)

چند کاری که دخترا نمیتونن بکنن

۱- با داشتن دماغی تیر کمونی یا عقابی متالیک به جراح مراجه نکنند!

۲- با دیدن یکی خوش تیپ‌تر از خودشون، میگرن نگیرن و از زور ناراحتی غش نکنند!

۳- با داشتن قدی کوتاه کفش پاشنه ۶۰ سانتی نپوشند و احساس قد بلندی نکنند!

۴- روزی ۲۴ ساعت با تلفن حرف نزنند!

۵- روزی ۳۰-۴۰ هزار تومان آت و اشغال نخرند!

۶- از مهمونی و عروسی و برای هم خالی نبندند و با خالی‌بندی لایه اوزون رو سوراخ نکنند!

۷- با یه دماغ عمل کرده احساس خوشگلی نکنند و فکر نکنند که مادر زادی همینجوری بودن!

۸- مطالب چرت و پرت این قسمت رو بخونند و از عصبانیت سکته نکنند!

9-اگه تونستن فحش ندنو دمپایی پرت نکن وموهاشونو نگیرن!

بد نیس که بدونید...

روزی از میلتون، شاعر معروف انگلیسی پرسیدند: چرا ولیعهد انگلستان می تواند در چهارده سالگی بر تخت سلطنت بنشیند و سلطنت کند؛ اما تا هیجده سال نداشته باشد نمی تواند ازدواج کند؟
گفت: بخاطر اینکه اداره کردن یک مملکت از اداره کردن یک زن بمراتب آسانتر است!

حقایقی درباره ی آقایون!!!
چرا مردها دارای وجدان پاکی هستند؟
به این دلیل که هیچ گاه از آن استفاده نمی کنند

چرا روانکاوی مردها خیلی سریع تر نسبت به خانم ها انجام می پذیرد؟
زیرا هنگامیکه زمان بازگشت به دوران کودکی فرا می رسد، مردها همان جا قرار دارند

شباهت آقایون با آگهی های بازرگانی چیست؟
شما نمی توانید یک کلمه از حرف های آنها را باور کنید و هیچ چیز برای زمانی بیش از 60 ثانیه دوام نمی آورد

ورزش کنار دریای آقایون چیست؟
هر موقع خانمی را می بینند شکم هایشان را تو می دهند

به یک مرد با نصف مغز چه می گویند؟
با استعداد

خدا بعد از خلق مرد ها چه گفت؟
من می تونم کارمو بهتر از این انجام بدم

در آمریکا به یک مرد باهوش و با استعداد چه می گویند؟
توریست

یک وضعيت غير قابل كنترل چیست؟
صد و چهل و چهار مرد در يک اتاق
 
آقایون لباس هایشان را چگونه دسته بندی می کنند؟
"کثیف" و " کثیف اما قابل پوشیدن"

تنها یک مرد می تواند یک ماشین ارزان قیمت 2 ميليون توماني بخرد و
یک سیستم صوتی 4 ميليون توماني بر روی آن نصب کند

شما به مردی که همه چیز دارد چه می دهید؟
زنی که به او نشان دهد چگونه می تواند از آنها استفاده کند

چرا مردان تنها در نیمی از زندگی خود با بحران مواجه هستند؟
زیرا آنها در تمام طول زندگی خود در دوران نوجوانی به سر می برند

آینده نگری یک مرد چگونه مشخص می شود؟
به جای یک بطری 2 بطری مشروب بخرد

فرق یک شوهر جدید با یک هاپوي جدید در چیست؟
بعد از یک سال هاپو هنوز هم از دیدن شما به هیجان می آید

نازترین کتاب دنیا چه نام دارد؟
چیزهایی که مردان در مورد زنان می دانند


†ɢα'§ : <-TagName->
یک شنبه 5 خرداد 1392برچسب:, 10:10 |- nashenas -|


 

 

این نظر اولشه....



سلام
یادمه هر وقت از دانشگاه برمیگشتیم مدت ماکزیمم صحبت من و دوستم از یک ساعت و بیست دقیقه چهل دقیقه بود و پسرایی که تو اتوبوس بودن یک ساعت و بیست دقیقه
حق داری باور نکنی!
امروز رفتم وب دوستتون آقا رامین
ولی ترجیح دادم حرفامو اینجا بنویسم شما لطف کن به اطلاع ایشون هم برسون
شما آقایونی که لطف میکنید میاید اینجوری از دخترا مینویسیدچه میدونید از حال دختری که به خاطر یه پسر از
زندگیش
تحصیلش
موقعیت شغلیش
آبروش
اعتبارش
وجهه اجتماعیش
خانواده اش
"سلامتیش"
میگذره و آخرشم باید یا تا آخر عمردرد اینا رو تحمل کنه یا تن به خودکشی بده
شما چه میدونی از حال دختری که 10 روزه تمام بدون اینکه دکترا درمانی براش پیدا کنن تو بستر بیماری جلوی چشم پدر و مادرش از بین میره چون یه روز پدرش میاد بهش میگه پسری که اون دختر نه تنها دوستش داشته بلکه با تمام وجود میپرستیدتش و حاضر شده به خاطرش تو روی پدر ومادرش بایسته امشب عروسیشه
و از پدر اون دختر خواسته به دختر بگه مزاحم زندگیش نشه چون اون زنشو دوست داره
شما چه میدونی از حال دختری که وقتی پسری رو که صادقانه دوستش داره به خاطر سادگی ظاهرش ترکش میکنه از افسردگی و ترس طرد شدن به خاطر جراحی و تزریق بوتاکس فلج میشه و بعد از یک سال فیزیوتراپی روزانه فقط میتونه یه جمله بنویسه :
وقتی معشوقم ترکم کرد میخواستم کاری کنم که از زیباییم جا بخوره و برای همیشه باهام بمونه اما حالا که اینجوری شدم براش دعا میکنم خوشبخت بشه
شما چه میدونی از حال دختری که سه سال یه پسر از هیچ تلاشی برای لذت بردن از هر نوعش از یه دختر دریغ نمیکنه و بعد میگه :
عزیزم من فکر میکردم ما با هم تفاهم داریم اما حالا میبینم نداریم خدافظ
شما چه میدونی از حال دختری که وقتی پسری رو که عاشقانه دوست داره بعد از برقرای رابطه جنسی ترکش میکنه و میره سراغ یکی دیگه ووقتی دختر بهش اعتراض میکنه پسر با وقاحت تمام میگه:
من به تو پیشنهاد دادم تو اگه دختر خوبی بودی تن نمیدادی
جالبه که آقایون برای یه پیشنهاد بیشتر از یک سال وقت میذارن




این نظر دومه......




شما چه میدونید از حال دختری که پدر ومادرشو تو تصادف از دست میده و با هزار بدبختی زندگیشو به چنگ و دندون میکشه و با جون کندن شبانه روز کار میکنه و خرج تحصیل و زندگی آبرومندانه اش رو در میاره و بعد یه پسر پیدا میشه و پیشنهاد ازدواج میده و علیرغم انکار دختر و عموش اصرار میکنه و خودشو فرشته نشون میده و بعد از عقد و ارضای نیازهای جنسیش بعد از شش ماه دختر رو ترک میکنه و تنها براش یه نامه میذاره :
عزیزم ببخشید من واقعا به به ارضای نیازم احتیاج داشتم اما شرایط خانوادگیم جز با ازدواج این امکان رو فراهم نمکیرد حالا هم که این نامه رو میخونی من از کشور خارج شدم
و چون اون دختر به خاطر بدبینیای پسر که مثلا همسرش بود کارشو ترک میکنه با تمام غمی که وجودشو گرفته تو یه کارگاه نساجی شروع به کار میکنه و شبا به خاطر درد و سوزش و خارش دستگاه تنفسیش تا صبح پلک رو هم نمیذاره
شما چه میدونی از حال دختری که با هزار امید و آرزثو میره خونه بخت و تمام جوونیشو برای کار و تهیه مخارج زندگی میذاره چون شوهرش حاضر نیست به خودش یه کم سختی بده و بره سر کار، و اخرشم باهزار نا امیدی و با یه مهر طلاق تو زندگیش بر میگرده خونه باباش
شماها چه میدونید از حال زنی که به خاطر اینکه اسم مطلقه روش نباشه که مردای بیمار دل و چشم ناپاک به خاطر مطلقه بودنش به خودشون این حقو ندن که هر بلایی سرش بیارن مجبوره خودش هر شب بساط منقل و دود و دم شوهرشو حاضر کنه و بعد برای شوهرش و زنی که با خودش به خونه آورده تشک پهن کنه؟
شماها نمیتونید درک کنید چون پسرید وهمتون ازجنس مذکرید
شمایی که میاید و این وبا رو راه میندازید و این طوری از دخترا دیو و هر چی که میخواهید میسازید تا حالا به این فکر کردید چرا تعدا نظراتی که دخترا براتون میذارن بیشتره؟
چون این آقا پسرایی که ازشون دم میزنید الان سرشون به هزار جا بنده تا مخ یه دختر رو بزنن و به قول خودشون برای پیشنهادشون جواب مثبت بگیرن و بعد از اینکه همه لذتشونو بردن اون دختر رو مثل یه دستمال چرک بندازن دور
آدمی نیستم که فقط بشینم و دم از خدا پیغمبر بزنم اما ایمان دارم که این دنیا دار مکافاته و خدا و آخرتی هم هست
شما هم از تمام زندگیتون فقط ده دقیقه به حضور خدا فکرکنید
اقا مصطفی نیومدم توهین کنم و برم اومدم فقط چند تا از نمونه های کوچیک لطف اقایون در حق خانم ها رو بگم




این نظر سومه.........




آقا رامین تو قسمت درباره وبلاگش نوشته:
از یه عرب یاد بگیر که با سوسمار خوریش زنو فقط میخواد واسه بیکاریش
به نظر شما چه شخصیتی میتونه از یه همچین جملات قصاری استفاده کنه؟
فکر کنم این آقا اشناییتی با مریم و آسیه و زهرا و زینب(س)ندارن که اینجوری با توپ پر از زن امام حسن و زن امام رضا حرف زدن!
فکر میکردم مردان ایران کهن بزرگن اما حالا...
متاسفم!



اینم جواب مصطفی جون...

 
هر سه کامن شما خونده شد. باید از خودتون نشونه می ذاشتید تا حرفتون رو جواب بدیم.
به آقا رامین هم گفتم بیاد بخونه ولی شما باید خودتون می گفتید.





ایا من به این دختر گفتم که با اون پسر دوست بشه ...ایا من گفتم که
اززندگیش
تحصیلش
موقعیت شغلیش
آبروش
اعتبارش
وجهه اجتماعیش
خانواده اش
"سلامتیش"
 بگذره...
ایا من خواستم که تا اخر عمر درد بکشه...من گفتم که تن به خودکشی بده...من خواستم که پسره از تن دختره لذت ببره...کسی هست بگه کسی مجبور نکرده بود تورو....اگه من گفتم من خواستم بگم...من غلط کردم اگه اینارو خواسته باشم....

ببینید تا دلتون بخواد وب ضد دختر و وب ضد پسر داریم من بعضی از این مطالب رو با اجازه ی نویسندشون

برداشتم و گذاشتم تو وبم اصن از خودم هیچی تو این وبلاگ نیست چون از دختر بدم نمیاد که تو ذهنم باشه...

هیچ ارزشی نداره ولی من از کسایی که ناراحت شدن پوزش میخوام بخصوص از این خانومی که نظر گذاشت منو ببخش که گذشتتو به یاد اوردم من دیگه به هیچ وجع این وبم ادامه نمیدم کم نیاوردم  اصن نه کم اوردم چون دیگه نمیخوام کسی از دستم ناراحت بشه....خیلی حرفا دارم ولی نمیگم که فکر کنید خودمو لوس میکنم یا بی گناهم... شماهایی که تو این وب لینک شدید اگه مایل بودید بیایید تو وب دیگم اگه لینکتون نکردم بهم بگید...همین بخدا همینو بس


خداحافظ






†ɢα'§ : <-TagName->
یک شنبه 5 خرداد 1392برچسب:, 10:7 |- nashenas -|


يه دختر 17 ساله:به قول خودش انقدر خواستگار داره که نمي دونه کدومش رو انتخاب کنه فعلا قصد ازدواج نداره(مثلا) مي خواد درس بخونه حالابعد گرفتن ليسانس شايد يه فکرايي واسه ازدواج کرد
دختر 23 ساله :هنوز 2 ترم ديگه مونده تا ليسانسشو بگيره اون منتظر يک شاهزاده است که با هواپيماي سفيد بياد دنبالش (اين شوهر نميخواست )يک قصر داشته باشه ادعا مي کنه که خيلي واقع بينه ولي ..(توهم زده)..مرد ايده آل او بايد پول دار خوش قيافه مشهور(محمد رضا گلزار) هميشه در حسابش پول به اندازه کافي باشه وهمچنين سخاوت مند باشه او بايد شوخ طبع، ورزشكار، شيك پوش، رمانتيك و شـنونده خوبي باشد ...(اگه بخوام از صفات اون مردي که اين دختره ميخواد بگم تا صبح بايد بنويسم). دخـتر مـردي را ميخواهد كه او را بپرستد و او را با گذاشتن گلها، هدايايي(مث جت يا يک فضا پيما) و دادن وعده عشق ابدي و جاويدان تـبديل به الهه گرداند.

دختر 32 ساله:هههههههه بد بخت فوق ليسانسشو هم گرفت.... کم کم داره بوي ترشي مي ياد ديگه فقط يه مرد خوب مي خواد لازم نيست ورزشکار و خوش تيپ و... باشه يه کار خوب با حقوق کافي خونه ماشين و حساب بانکي داشته باشه(هواپيماهم نداشت.نداشت ) و غذاهايي که دختر درست مي کنه رو تحمل کنه کافيه

دختر 42 ساله :ديگه درسشم تموم شد(حالا ديگه اگه خواستگارم بياد بهانه اي واسه ازدواج نداره ..) ... تنها يه مرد مي خواد (بيچاره ترشيد ) معمولي که ستاره سينما نباشه ورزشکار نباشه اگه يه شکم گنده هم داشت عيب نداره کچل هم بود مشگلي نيست(باهم کنار ميان) فقط يه شوهر باشه مردم بگن شوهر کرد

دختر 52 ساله: او فقط مي خواهد... هر چي بود باشه فقط بياد بگيرش دختر بايد خيلي شانس بياره که مردش اونقد ترسناک نباشه که نوه هاش(بچه هاش) رو بترسونه راه توالت رو هنوز به ياد داشته باشه بتونه راه بره..شبا از درد اخ و ناله نکنه.. دندون مصنوعي هاش رو يادش باشه کجا گذاشته

دختر 72 ساله: تعجب نکنيد بعضي دخترا تا اين سن هم عمر مي کنن ولي مطمئن نيستم مرد مورد علاقش هنوز نفس بکشه


†ɢα'§ : <-TagName->
یک شنبه 5 خرداد 1392برچسب:, 10:6 |- nashenas -|


در موقع عقد:

عاقد:جناب آقای ... آیا شما این زن را به همسری خو می پذیرید؟؟؟

............

بعد از ازدواج:

دختر:سلام عزیزم صبح بخیر...(ته دروغ)

پسر:صبح بخیر

دختر:یه سوال بپرسم؟؟؟

پسر:آره,بلو

دختر:تو خوشحال نیستی که منو گرفتی؟؟؟؟

پسر:نه چرا؟؟؟؟تو باید خوشحال باشی که مامان و بابام منو مفتی دادن  به توتو دیگه داشتی میترشیدی

دختر:(من اگه جای پسره بودم می گفتم)

بعد از ۵ سال:

دختر:من از این خونه میرم

پسر:برو به درک.ولی مهریم یادت نره

دختر:چی؟؟؟؟!!!!

پسر:مهریم

دختر:یعنی تو کل دندونامو می خوای؟؟؟؟!!!!

پسر:آره

دختر:من کل داراییمو بهت می دم....دندونامو بی خیال شو

پسر:من دندوناتو می خوام

خوب.این دختر ما خیلی زرنگ بود می دونین چرا؟؟؟؟چون تونسته بود ۵ سال با این آقا پسر بمونه....ولی این آقا پسره ما خیلی زرنگتر بود..چون پسرا مثل دخترا احمق نیستن می دونین چرا؟؟؟؟چون دختره هم شوهر خوشتیپش رو از دست داد و هم دندوناشو

این داستان کاملا واقعیه و در استان تهران به وجود اومده.الان ۸ ساله که این دختره با دندون مصنوعی داره و داره دیونه مشه


†ɢα'§ : <-TagName->
یک شنبه 5 خرداد 1392برچسب:, 10:6 |- nashenas -|


گفتم بد نیست بعد کنکور این چندتا تستم بزنید و حالشو ببرید...

۱-شما بعنوان مرد خانواده ، چقدر عیالتان را دوست دارید ؟!
الف) به اندازه تعداد سکه های مهریه اش !
ب) به اندازه تعداد قطعات جهیزیه اش !
ج) به اندازه تعداد صفر های جلوی مبلغ موجودی حساب بانکی اش !
د) به اندازه تمام ستاره های آسمان در روز !

۲ – چه عاملی سبب شد تا شما به خواستگاری عیالتان بروید ؟!
الف) جوونی کردم !
ب) سادگی کردم !
ج) گول خوردم !
د) من که نرفتم خواستگاری ، اون اومد !

۳ – اگر خدایی ناکرده عیالتان فوت کند شما چه کار می کنید ؟!
الف) اول ناراحت و بعد خوشحال می شوید !
ب) اول خرما و بعد شاباش می دهید !
ج) اول قبرستان و بعد محضر می روید !
د) انشاا… بقای عمر ? تای دیگر باشه !

۴ – ملاک شما در انتخاب عیالتان چه بوده است ؟!
الف) املاک پدرش !
ب) دارایی پدرش !
ج) املاک و دارایی پدرش !
د) همه موارد !
 
5 – اگر عیالتان از شما بخواهد که برای کادوی تولدش یک گردنبد طلا بخرید چکار می کنید ؟!
الف) تا بعد از روز تولدش گم و گور می شوید !
ب) تا بعد از روز تولدش خودتان را به مریضی می زنید !
ج) تا بعد از روز تولدش خودتان را به مردن می زنید !
د) آدرس یک بدلی فروشی کار درست را از دوستتان می گیرید !

۶ – محبت آمیز ترین جمله ایکه به عیالتان گفته اید چه بوده است ؟!
الف) عزیزم ، امروز صبحانه چی داریم ؟!
ب) عزیزم ، امروز ناهار چی داریم ؟!
ج) عزیزم ، امشب شام چی داریم ؟!
د) من واقعا … من واقعا عاشق …. من واقعا عاشق تو …. من واقعا عاشق تو روبچه با پنیرم !

۷ – در کارهای منزل چقدر به عیالتان کمک می کنید ؟!
الف) در خوردن غذا با او همکاری می کنید !
ب) کانال های تلویزیون را شما با کنترل عوض می کنید !
ج) موقعی که عیالتان مشغول تمیز کردن منزل یا شستن ظروف است ، با  سوت و دست زدن  او را تشویق می کنید !
د) گاهی اوقات کارهای شخصی تان را خودتان انجام می دهید !

۸ – اگر عیالتان با شما قهر کند برای آشتی کردنش چه کار خواهید کرد ؟!
الف) شما هم با او قهر می کنید تا زمانیکه خودش بیاید منت کشی !
ب) از طریق بکارگیری سیستم اعمال خشونت ، او را به زور آشتی خواهید داد !
ج) او را تهدید می کنید که اگر تا ?? بشمارید و آشتی نکند سریعا اقدام به اختیار نمودن همسر جدید می نمایید !
د) حاضرید یک چیزی هم بدهید اگر همیشه قهر باشد !

۹– نظرتان در مورد این جمله چیست ؟ ( مهرم حلال ، جونم آزاد ! )
الف) زیبا ترین جمله دنیاست !
ب) با معنا ترین جمله دنیاست !
ج) خوشحال کننده ترین جمله دنیاست !
د) تخیلی ترین جمله عصر کنونی است !

۱۰ – در کل ، از زندگی با عیالتان راضی هستید ؟!
الف) اگر نباشم چیکار کنم ؟!
ب) چاره ای جز این ندارم !
ج) یک جوری داریم می سازیم دیگه !
د) بله که راضی هستم البته تا زمانیکه بتوانم پول مهریه اش را جور کنم !


سوال مسابقه امروز ...به ده نفر از شرکت کنندگان وبلاگ به قید آمار گزینه و قرعه یه دستگاه لامبورگینی (چرا دروغ )یه پورشه...نه ... بابا یه mazda 3 n تعلق میگیره...
سوال
چرا خدا زن ها را آفرید

1.      هدف خاصی نبود

2.      گِل اضافه مونده بود

3.      نسخه آزمایشی بود

4.      اصلا کار خدا نبود


†ɢα'§ : <-TagName->
یک شنبه 5 خرداد 1392برچسب:, 10:1 |- nashenas -|


يه آقاپسري كه تازه نامزدكرده بود، ميخواست براي تولد نامزدش كادو بخره، باخودش گفت: چون اولين باره كه ميخوام براش كادو بخرم بهتره كه زياده روي نكنم و خواهرنامزدمم باخودم ببرم، وبراي نامزدم يه جفت دستكش بخرم چون هم رمانتيكه هم زياد خصوصي نيست.
روز بعد با خواهر نامزدش رفت به فروشگاه خانوم كوروشي تابراي نامزدش يه جفت دستكش سفيد بخره، خواهرنامزدشم براي خودش يك شورت خريد، موقع بسته بندي فروشنده اشتباه كرد و بسته‌ها با هم عوض شدن. پسره بدونه اينكه كادو رو نگاه كنه، اونو با يك نامه‌ي فدايت شوم به نامزدش ميده.
شرح نامه:
عزيزم اين كادوقابل تورونداره، اما خريدمش چون متوجه شدم شبا كه بيرون ميريم عادت به پوشيدنش نداري، اگه بخاطرخواهرت نبود بلندترشو برات ميخريدم، ولي خواهرت گفت:كوتاهش بهتره چون راحتتر درمياد، ممكنه فكركني رنگش خيلي روشنه، اما خانوم فروشنده مال خودشو بهم نشون داد، با اينكه مدت سه هفته بود كه درش نياورده بود، رنگش اصلاً تغييري نكرده بود، ازش خواستم مال تورَم امتحان كنه واونم امتحان كرد البته من براي اينكه مطمئن شَم ضخامتش خوبه يه دست بهش كشيدم، خيلي نرم بود، تازه چقدرم به فروشنده ميومد، اي كاش خودم پيشت بودم وكمكت ميكردم تا بپوشيش، وقتی درش مياري يادت نره توش فوت كنی چون دراثرپوشيدن مرطوب ميشه، اگه ديدي توش عرق كرد وقتي درش آوردي پُشتِ روش كنو از پنجره به طرفِ كوچه آويزونش كن تا هم توش خشك بشه، هم چشم كسايي كه نميتونن ما رو با هم خوش ببينن دربياد و هم همسايه‌ها بگن كه چه دامادي دارن اينا، اگه تنگ بود ناراحت نشو، چون اولين بارم بود كه برات كادو ميخريدم، بعداً كه لَمسِش كردم، به اندازش برات ميخرم، راستي وقتي درش آوردي، حتماًجاشو كِرِم بمال تاهيچ وقت پوستِ لطيفش خشك نشه، فدات شم، نامزدت.

 

 


†ɢα'§ : <-TagName->
یک شنبه 5 خرداد 1392برچسب:, 9:56 |- nashenas -|


مامان و بابا داشتند تلویزیون تماشا می کردند که مامان گفت:"من خسته ام و دیگه دیروقته ، میرم که بخوابم " مامان بلند شد ، به آشپزخانه رفت و مشغول تهیه ساندویچ های ناهار فردا شد ، سپس ظرف ها را شست ، برای شام فردا از فریزر گوشت بیرون آورد ، قفسه ها رامرتب کرد ، شکرپاش را پرکرد ، ظرف ها را خشک کرد و در کابینت قرار داد و کتری را برای صبحانه فردا از آب پرکرد . بعد همه لباس های کثیف را در ماشین لباسشویی ریخت ، پیراهنی را اتو کرد و دکمه لباسی را دوخت . اسباب بازی های روی زمین را جمع کرد و دفترچه تلفن را سرجایش در کشوی میز برگرداند. گلدان ها را آب داد ، سطل آشغال اتاق را خالی کرد و حوله خیسی را روی بند انداخت . بعد ایستاد و خمیازه ای کشید . کش و قوسی به بدنش داد و به طرف اتاق خواب به حرکت درآمد ، کنار میز ایستاد و یادداشتی برای معلم نوشت ، مقداری پول را برای سفر شمرد و کنارگذاشت و کتابی را که زیر صندلی افتاده بود برداشت . بعد کارت تبریکی را برای تولد یکی از دوستان امضا کرد و در پاکتی گذاشت ، آدرس را روی آن نوشت و تمبرچسباند ؛ مایحتاج را نیز روی کاغذ نوشت و هردو را درنزدیکی کیف خودقرارداد.

سپس دندان هایش رامسواک زد.

باباگفت: "فکرکردم ، گفتی داری می ری بخوابی" و مامان گفت:" درست شنیدی دارم میرم."

سپس چراغ حیاط راروشن کرد و درها را بست.

پس ازآن به تک تک بچه ها سرزد ، چراغ ها راخاموش کرد ، لباس های به هم ریخته را به چوب رختی آویخت ، جوراب های کثیف را درسبد انداخت ، با یکی از بچه ها که هنوز بیداربود و تکالیفش را انجام می داد گپی زد ، ساعت را برای صبح کوک کرد ، لباس های شسته را پهن کرد ، جاکفشی را مرتب کرد و شش چیز دیگر را به فهرست کارهای مهمی که باید فردا انجام دهد ، اضافه کرد . سپس به دعا و نیایش نشست.

درهمان موقع بابا تلویزیون راخاموش کرد و بدون اینکه شخص خاصی مورد نظرش باشد گفت: " من میرم بخوابم" و بدون توجه به هیچ چیز دیگری ، دقیقاً همین کار را انجام داد!

 

نتیجه گیری:

۱- مردها همیشه كارهایشان را درست و به موقع انجام می دهند و وقتی تلویزیون نگاه می كنند قبلا كارهای دیگرشان را انجام داده اند. ولی زنها بسیار بی برنامه و نامرتب هستند. در صورتیكه كلی كار نكرده دارند نشسته اند و تلویزیون نگاه می كنند.

۲-  مردها بسیار راستگو هستند. ولی زنها دورغگو هستند و بجای اینكه بگویند من می روم كارهای نكرده ام را انجام بدهم الكی می گویند من میروم بخوابم.

 

 

                  این نتیجه گیری برای زدن مشت محكم بر دهان كسانی بود كه میخواستند با نوشتن این متن بگویند زنها از مردها بهترند.


†ɢα'§ : <-TagName->
شنبه 4 خرداد 1392برچسب:, 22:41 |- nashenas -|


شاید یکی از پررنگ ترین دغدغه های دخترانی که به نیت ازدواج با کسی آشنا می شوند، این باشد که حد مرز روابط را چطور تعیین کنند؟ وقتی طرف مقابلشان تو زرد از آب در می آید و درخواست نامشروعی از آنها دارد، چطور مقاومت کنند و رابطه را به پایان ببرند؟ چه کنند که طرف مقابل را قانع کنند و در مقابل دام هایی که برایشان پهن شده چه جوابی بدهند؟

 

تحقیقات نشان داده که بسیاری از افراد، به این خاطر خویشتن داری را از دست می دهند که نمی توانند در برابر فشار روانی تقاضا برای ارتباط جنسی از طرف مقابل مقاومت کنند و با جدیت و صراحت نه بگویند. در این مواقع به احتمال زیاد طرف مقابل شما با زبان چرب و نرم حرف هایی می زند که ممکن است شما را به فکر فرو برد اما اگر از قبل برای هر کدام از این حرف ها جوابی آماده داشته باشید، می توانید به راحتی از دام ها فرار کنید.

 

می گوید: لمس کردن یکدیگر باعث رشد انسان هاست.

 

بگو: تو باید رشد کنی و اطلاعاتت را بیشتر کنی. من آن قدر پخته هستم که بدانم این کار، آرامش من و برنامه هایم (برای آینده) را خراب می کند.

 

می گوید: رفتار تو مثل یک بچه کوچک است...

 

بگو: اتفاقا رفتار من مثل آدم های باتجربه است. به اطرافت نگاه کن ببین ارتباط بدون مسئولیت پذیری و بدون برنامه چقدر جوان ها را بدبخت کرده است.

 

می گوید: تو کنجکاو نیستی. فکر می کنی به یک بار تجربه کردن نمی ارزد.

 

بگو: من درباره خیلی چیزها کنجکاو هستم؛ اما معنایشا ین نیست که بخواهم خودم قربانی بشوم، یا موش آزمایشگاهی باشم. هرچه باشد، امکان صدمه دیدن من هست؛ پس نمی ارزد.

 

می گوید: همه این کار را می کنند.

 

بگو: اولا خیلی ها خویشتن دار هستند، ثانیا بیشتر کسانی که تو می گویی، سرانجام سرشکسته و متأسف می شوند و ثالثا من همه نیستم و می دانم که چه کاری برای من صحیح است.

 

می گوید: برای اینکه دوستت داشته باشند، باید بیشتر جلو بروی.

 

بگو: من نمی خواهم برای دوست داشته شدن، اجازه بدهم کسی از من سوءاستفاده کند.

 

می گوید: ولی من دوستت دارم.

 

بگو: پس به تصمیم من احترام بگذار و احساسات مرا پایمال نکن.

 

می گوید: به من نشان بده که چقدر دوستم داری.

 

بگو: من با خویشتن داری و انتظار کشیدن تا روز ازدواج به تو نشان می دهم که چقدر دوستت دارم.

 

می گوید: کسی که چیزی نمی فهمد.

 

بگو: خودم و خدای خودم که این را می فهمیم.

 

می گوید: تو مرا علاقمند و حالا نباید این طور رهایم کنی؛ وگرنه رفتارت در حق من بی انصافی و غیرانسانی است. چطور وجدانت چنین اجازه ای می دهد؟

 

بگو: من هیجانات نابجای تو نیستم و نمی توانم به قیمت راضی شدن تو، خودم را به گناه و عذاب وجدان و سرزنش بیندازم و خلاف آنچه که به صلاح زندگیم هست عمل کنم. تو باید خودت را کنترل کنی.

 

می گوید: اگر قبول نکنی، دیگرانی هستند که با اشتیاق می پذیرند.

 

بگو: برایت متأسفم که مرا به خاطر این چیزها دوست داشتی؛ خوشحال می شوم که به سراغ دیگران بروی.


†ɢα'§ : <-TagName->
جمعه 3 خرداد 1392برچسب:, 22:24 |- nashenas -|


قلیون خیلی واجبه . مخصوصا اگر تو ترافیک باشه !!

Ghelyon[WwW.Kamyab.IR]

 

.

.

شرح در تصویر

 

Troll2[WwW.Kamyab.IR]

 

 

Troll3[WwW.Kamyab.IR]

 

 

Troll4[WwW.Kamyab.IR]

 

.

.

بچه بودم، یه شب با داداشم رفتیم خونه ی عموم اینا. صبح که پاشدم ، دیدم رطوبت تشک از حد مجاز بیشتره (آره…همون..) تشکو برگردوندم (رد گم کنی)، آروم رفتم حیاط، شلوارو درآوردم که بشورم….. واااااای… دیدم زن عموم و دخترعموهام هرکدوم یه گوشه ی تشکو گرفتن دارن میارن حیاط ………… یه چند سالی هست که دیگه خونشون نمیرم :) )

.

.

یعنی داریم کسی رو که تو بچگیش این هنرنمایی ها رو نکرده باشه؟؟

Sekeh[WwW.Kamyab.IR]

 

.

.

نامزدم پریشب مسیج داده :
ﻋﺰﯾﺰﻡ ﻣﻦ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﺮﻡ ﺑﺨﻮﺍﺑﻢ، ﺷﺐ ﺑﺨﯿﺮ 
ﻣﻨﻢ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ۱ ﻣﯿﻦ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ ﻋﺰﯾﺰﻡ ﻭ ﻓﻼﻥ ﻭ اﯾﻨﺎ ﻭ ﺷﺐ ﺑﺨﯿﺮ ﺑﮕﻢ
ﺩﯾﺪﯾﻢ ﻧﻮﺷﺖ ﻣﺚ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺳﺮﺕ ﺧﯿﻠﯽ ﺷﻠﻮﻏﻪ ﻭ ﺑﺮﻭ با ﻫﻤﻮﻧﺎ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻥ ﺑﺎﯼ
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﮐﻠﯽ ﻣﮑﺎﻓﺎﺕ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺣﻞ ﺷﺪ
ﺩﯾﺸﺐ ﻣﺴﯿﺞ ﺩﺍﺩ ﻋﺰﯾﺰﻡ ﻣﻦ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﺮﻡ ﺑﺨﻮﺍﺑﻢ ﻭ ﺷﺐ ﺑﺨﯿﺮ 
ﻣﻨﻢ ﺳﺮﯾﻊ ﻧﻮﺷﺘﻢ ﺑﺎﺷﻪ ﻋﺰﯾﺰﻡ ﻭ ﻓﻼﻥ ﺷﺐ ﺑﺨﯿﺮ
ﺩﯾﺪﻡ ﻣﺴﯿﺞ ﺩﺍﺩ ﻣﺚ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺰﺍﺣﻢ ﺑﻮﺩﻡ ﻭ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﺳﺮﯾﻊ ﻣﻨﻮ ﺩﮎ ﻣﯿﮑﻨﯽ ، ﺑﺮﻭ ﺑﻪ ﻓﯿﺲ ﺑﻮﮐﺖ ﺑﺮﺱ , ﺑﺮﻭ ﺑﺎ ﻫﻤﻮﻥ ﻫﺮﺯﻩ ﻫﺎ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻥ , ﺑــــــﺎﯼ

 

من الان چی کار کنم ؟؟

.

.

وقتی ﻗﯿﻤت ﺧﻮﻧﻪ ۲ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻣﯿﺸﻪ
ﻭﺍﮐﻨﺶ ﻣﺮﺩم ﺩﻧﯿﺎ :
ﺍﯾﻦ ﭼﻪ ﻭﺿﻌﯿﻪ ؟ ﺩﻭﻟﺖ ﺑﺎﯾﺪ ﺭﺳﯿﺪﮔﯽ ﮐﻨﻪ  .. ﺑﺎﯾﺪ ﺭﺋﯿﺲ
ﺟﻤﻬﻮﺭ ﺍﺳﺘﻌﻔﺎ ﺑﺪﻩ … ﻭﺯﯾﺮﻩ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺳﺘﻌﻔﺎ ﺑﺪﻩ 

ﻭﺍﮐﻨﺶ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ:
ﺁخ ﺟﻮﻥ ﯾﻌﻨﯽ ﺧﻮﻧﻪ ﯼ ﻣﺎ ﻫﻢ ﺩﻭﺑﺮﺍﺑﺮ ﻣﯿﺨﺮﻧﺪ !!

.

.

بازم دمشون گرم که تابلو رو داخل تونل نصب نکردند :D

خواستن ملت رو غافل گیر کنن !!

 

Tonel[WwW.Kamyab.IR]

 

.

.

ایستگاه مترو تجریش

البته باید به این مردم حق داد ! عمق مترو تجریش اینقدر زیاده که میگن نزدیک هسته زمین هست. بالا رفتن از ۵۰۰ تا پله کار راحتی نیست

Metro[WwW.Kamyab.IR]

 

.

.

ساختِ سرنشین رادار گریز آشنا به اصول ارودینامیک

Motor[WwW.Kamyab.IR]

 

.

.

تصویر پر معنی با مفهموم تبعیض

Karikator[WwW.Kamyab.IR]

 

 اگه دقت کنید کلاه نشون دهنده ی اینه که فقیره تحصیل کرده هست و اون پولداره نه، و در مسیر زندگی و کار پولدار با تکیه به پول پدر میتازه در صورتی که بی پول باید جور خانوادشم بکشه و با توجه به شایسته بودنش نمیتونه پیشرفت زیادی بکنه و…
البته این شرایط فقط تو کشورهای عقب مونده غربی هستش و ربطی به مملکت ما نداره

.

.

خدایا توبه !!!!! (اصن یه وعضی )

gav[WwW.Kamyab.IR]

 

.

.

ایستگاه اتوبس تو دبی مجهز به کولر گازی

Doby[WwW.Kamyab.IR]

 

.

.

عکسی بسیار زیبا که برنده جایزه سال ۲۰۱۰ شده است. توسط Yolanda Harris گرفته شده و قوهای مشکی و ماهی های کپور گلگون را در چین نشان می دهد.

Yolanda Harris[WwW.Kamyab.IR]

 

.

.

مجری (عنایت فانی-بی‌بی‌سی): شما دو بار از طرف تیم ملی کشتی امریکا دعوت شدید برای مربی‌گری، چرا قبول نکردید؟
عبدالله موحد: نمی‌خواستم چیزی یاد کسی بدم که بعد بره باهاش ایرانی‌ها رو بزنه زمین!

Abdollah Mohed[WwW.Kamyab.IR]

 

.

.

اولین بوسه…
شیرین ترین لحظه بعداز چند ساعت درد کشیدن
و اشک شوق مادر…

Madar2[WwW.Kamyab.IR]


†ɢα'§ : <-TagName->
جمعه 3 خرداد 1392برچسب:, 22:8 |- nashenas -|


1. تو هم عین مامان و باباتی/ شماها خانوادگی اینطور هستید

وقتی چنین جمله‌ای را بکار می‌برید به همسرتان مستقیما این پیغام را می‌دهید که قصد تحقیر او را دارید. بدیهی است بکار بردن جملاتی از این دست به نقاط ضعفی که در خانواده همسرتان مشاهده کرده‌اید اشاره می‌کند. اگر موردی می بینید که می‌توانید آن را به بقیه افراد فامیل همسرتان هم تعمیم دهید کمی فکر و سعی کنید شکایت‌تان را بصورت مستقیم‌تری بیان کنید.

اگر همسرتان نامرتب است یا مناسبت‌های مهم زندگی‌تان را فراموش می‌کند این مورد را با خود او حل کنید و از کشاندن پای پدر و برادر و بقیه افراد خانواده‌اش به جریان اجتناب کنید.

2. کی می‌خوای یه فکری یه حال کارت بکنی؟/ کی می‌خوای کارتو عوض کنی؟

اگر همسر شما در حال حاضر مشغول بکار است قبل از بیان این دست سوالات از خودتان بپرسید دقیقا از کدام وجه کار همسرتان گله دارید؟ آیا درآمد وی کفاف زندگی را نمی‌دهد یا زمان کافی برای گذراندن با شما و بچه ها ندارد یا این شغل در سطح اجتماعی شما نیست یا ...؟

به جای آنکه مدام همسرتان را سرزنش کنید بهتر است جلسات منظمی برای تبادل افکار و نظرات و اطلاعاتتان در مورد امکانات شغلی جدید داشته باشید. اگر خودتان شاغلید در مورد کار خودتان صحبت کنید و هر کاری می‌کنید همسرتان را در جایگاه پاسخگویی اجباری قرار ندهید.

3. مادرم، دوستم، فلانی گفته بود ممکن است اینکار را انجام دهی

وقتی این جمله را می‌گویید بی‌شک یک صحنه برای همسرتان بازسازی می‌شود. اینکه شما در مقابل دیگران زندگی شخصی‌تان و مشکلات آن را برملا کرده‌اید. آیا برای خود شما تصور چنین صحنه‌ای آسان است. در چنین شرایطی همسرتان خودش را نه در کنار شما بلکه در مقابل شما و همه وابستگان‌تان می‌بیند. بدیهی است از آن پس هر چه از شما بشنود به دیگران نسبت خواهد داد و بعدها به صفت ناخوشایند دهن‌بین هم ملقب خواهید شد.

به جای همه اینها حتی اگر از طرف یکی از اطرافیانتان به شما هشدار داده شده که همسرتان رفتارهای بطور مثال کنترل کننده دارد، به جای بیان آن از قول سوم شخص این مساله را از طرف خودتان مطرح و سعی کنید به او نشان دهید این رفتار شما را چقدر آزار می‌دهد و راه حل‌های خود را با او در میان بگذارید.

4. خودم می‌توانم، کمک لازم ندارم

شاید باور نکنید اما این جمله برای اکثر همسران آثار مخربی دارد. همسر شما مانند هر انسان دیگری از اینکه وجود موثر و مفیدی داشته باشد به خودش افتخار می‌کند.

گاه دلیل شما برای بیان این جمله این است که همسرتان کاری را که قصد انجامش را دارد به خوبی انجام نمی‌دهد؛ مشاوران معتقدند حتی اگر عملکرد او در انجام کاری با شما متفاوت است آن را به شکلی زننده مطرح نکنید بعدها از اینکه نقش حمایتی همسرتان را از او گرفته‌اید پشیمان خواهید شد. هر انسانی به یک همراه احتیاج دارد، بگذارید همسرتان اسم آن را حامی بگذارد.

5. همیشه اینکارو می‌کنی/ هیچوقت اینکارو نمی‌کنی

این کلی‌گویی همسر شما را در حالتی تدافعی و به تدریج تهاجمی قرار می‌دهد. یاد بگیرید دقیقا روی مشکلی که شما را ناراحت کرده تمرکز کنید. اگر از اینکه همسرتان جورابهای کثیفش را در راهرو انداخته و يا خانه را مرتب نكرده دلخورید به او نگویید تو همیشه همین‌جوری هستی. اون از وضع غذاخوردن يا پختنت، اون از کارت اون از ... با اینکار همسرتان را گیج می‌کنید که دقیقا کدام کارش شما را آزار داده است. صریح باشید و از کلی‌گویی پرهیز کنید. این راه بهتری برای رسیدن به یک زندگی سالم و موفق است.

6. واقعا فکر می‌کنی...

اگر اهل بکار بردن چنین جملات دوپهلویی به قصد اشاره ظریف به یک مشکل هستید، آن را کنار بگذارید. وقتی به همسرتان می‌گویید: واقعا فکر می‌کنی این موقع شب کباب لقمه می‌چسبد، او ممكن است هیچ نکته قابل درکی دریافت نکند. شاید منظور شما این باشد که خوردن غذای چرب در ساعات پایانی شب برای کسی که کلسترول دارد مناسب نیست ولی بیان آن به این شکل مرموز کمکی به شما نمی‌کند.

7. با اون دوستات/ با اون فامیلت

طبیعی است که شما همه دوستان و آشنایان و بستگان همسرتان را تایید نکنید اما این خیلی غیرطبیعی است که از آنها برای تحقیر او استفاده کنید. وقتی چنین جمله‌ای را بکار می‌برید معنی آن این است که خودم باید برایت چند تا دوست پیدا کنم . راستش را بگویید. خود شما چنین شرایطی را می‌پذیرید؟

اگر معاشرت با اطرافیان همسرتان را دوست ندارید به او پیشنهاد دهید آنها را تنها ببیند. تنها به این دلیل که ازدواج کرده اید مجبور نیستید در تمام دقایق یکدیگر را همراهی کنید. با بیان دلایلتان و دادن فضایی که او برای زندگی شخصی‌اش لازم دارد به دوام زندگی‌تان کمک می‌کنید.


†ɢα'§ : <-TagName->
جمعه 3 خرداد 1392برچسب:, 22:0 |- nashenas -|


ϰ-†нêmê§

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 7 صفحه بعد